....
لغتنامه قاطر (آخری)
ارسال شده در یک شنبه 22 / 11 / 1389برچسب:لغتنامه قاطر,قاطر,لغتنامه,, - 1

  پفيوز
 در لغتنامه ها به معني مرد سست و بي ارده و بي غيرت آمده است. قاطر نويسد اين لغت نيز لت و پار باشد (latin و پارسي). بدين ترتيب که از ترکيب دو کلمه پف به معناي فوت و use به معني استعمال کردن و به کار بردن ساخته شده. در فرهنگ قطور اسم فاعل آن پفuser (پفيوزر) آمده است.

 

  فراوان (لغتي لت و پار)

فراوان

به معناي زياد باشد که از دو بخش پارسي(فرا) و لاتين(one) ايجاد گشته و در اصل به معناي بيش از يکي بوده است. البته چنانچه هر دو بخش اين لغت را به لاتين گويند، پاراوان ايجاد مي شود که معني علي حده اي دارد و استفاده اي علي حده در طب امروزي! شاعر گويد:
      بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست      بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
در اين بيت شاعر نارضايتي خود را از داشتن تنها يک قند ابراز داشته، آرزو دارد که بيش از يک حبه قند داشته باشد!
قطور نويسد: منظور از وان همان وان حمام باشد و فراوان کنايه اي از دوش حمام باشد که معمولا در فراي (بالاي) وان حمام قرار دارد. از نظر تاريخي قدمت ابداع اين لغت به بعد از بنا نهادن شرکت عظيم
one&one برمي گردد که در آن زمان اين لغت هنوز ابداع نشده بود و بر همين منوال باشد محصولات يک و يک خودمان. که شاعر گويد که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستي.

-پاورقي ۱: لغتي که از دو بخش پارسي و لاتين ساخته شده باشد را «لغت پارلات» گويند که در اصطلاح عموم «لغت لت و پار» (لت=latin و پار=پارسي) نيز گفته شده است.

 

 

IQ - Intelligence Quotient
در کتب غربي آمده است که IQ مخفف Intelligence Quotient به معناي بهره هوشي باشد. قاطر بر اين گمان باشد که IQ مخفف 'Inversion Quotient' به معنـــاي بهره و ميـزان وارونـگي و وارونـه سـازي يا به قـول عـوام «ميزان عَوَضي بودن» باشـد. البته در فرهنگ هاي لت و پار (لاتين و پارسي) اين مخفف (IQ) به صورت استفهام اصراري به هيبت « I؟، کي؟، You؟ » به معناي عام «کي؟ من يا تو؟» آورده شده است. در بلاد شرقي نيز IQ-Son نام پسر بچه اي کچل را گفته اند که در فارسي بدان «ابن عِوَض» ميگويند.

 

 

 

کاربراتور

  کاربراتور به کاربري(user) گفته مي شود که آماتور(amateur) باشد. در فرهنگهاي معتبر آماتور به معناي 'غير حرفه اي دوستار' آمده است.

 


نويسنده مروارید

 


لغتنامه قاطر
ارسال شده در جمعه 20 / 11 / 1389برچسب:لغتنامه قاطر,لغتنامه,قاطر, - 22

اندر برگزيدن freemail server account

مدتها پيش عزيزي پرسيده بود که براي داشتن يک mail account (نامه برقي)، کدام تارنماي(website) همگاني افضل است. در پاسخ قاطر گويد: دو mail server همگاني بزرگhotmailوyahooارجح باشند و از ميان آن دو،yahooمحبوبتر باشد چرا که شاعر گفته:
بر قدسيان آسمان من هر شبي ياهوزنم ... گر صوفي ازhotميل زند من ميل ز  الا هو زنم
شاعر در مصرع اول اذعان داشته که هر شب از طريق سرويسyahooبر قدسيان آسمان -که منظور همان فرشتگان و حوريان باشد- mail مي زده و مصرع دوم را براي تاکيد بر ارادت خود بهyahoo آورده است. اين بيت از لحاظ فن آوري داراي ارزش زيادي بوده و نشان مي دهد که در آن زمان نيز شاعر براي ارتباط با عالم بالا از خطوط پرقدرت اينترنتي استفاده مي کرده. حال بماند که نگارنده هنگام نماز خواندن چندين بار disconnect شده، در زمان برقراري ارتباط نيز اکثر اذکار وي request timed out مي شوند

کمال
 ديروز با سيدي از سادات عاقل در خيابان در حال تندروي (قدم زدني تند، جهت نيل به مقصد) بوديم. در معاني کمال سخني به ميان آمد که در ذيل فهرست وار اشارتي مي شود:
 
  1. کمال با تفسيري پارسي و عربي به صورت کم + آل به معناي کم بودن آل و افرد خانواده که در ارتباط بابرنامه هاي تنظيم خانوادهباشد.
  2. کمال با تشديد بر ميم به هيبتکم مالدرآيد که به معني فقير و بي چيز باشد.
  3. کمال با تفسيري عربي و پارسي به شکل کَ + مال به معناي آنچه که به مال ماند.
  4. کمال با تفسيري لت و پار (لاتين و پارسي) به صورت کم+all که ظاهرا و قاطرابي معني است!
  5. کمال با تفسيري اجنبي به صورت Cam + All به معناي تمام دوربين!
شاعر گويد : کمال همنشين در من اثر کرد ...... وگرنه من همان مالم که هستم
 

لغاتي چند ! ( لغات = « low + قاط » به معناي قاط خفيف و سخيف)

ميدان
از اضافه کردن پسوند 'دان' به معني جا به واژه 'مي' ايجاد شده، فلهذا ميدان به معني جاي مي يا همان ساغر و پيمانه و غيره و ذلک آمده است. ولي عجيب آن است که از اين واژه زيبا بدين معني تا کنون در اشعار و متون فارسي استفاده نشده است!

کميل
آنچه باشد که همراه(Co) ميل(mail) بر صندوق پست الکترونيک انسان وارد شود. Co-Mail را mail attachment نيز نام نهاده اند.

آفتاب
از دو لغت « off » و « تاب » تشکيل شده و به معناي offline تابيدن و گردش کردن يا همان offline browsing باشد.

زاهد
اين واژه لت و پار باشد(لاتين و پارسي) که از هم نشيني دو جزء « زا » و « head » به معني سر، ايجاد شده است. پس زاهد را دو معني باشد: يکي همان باهوش و خلاق و زيرک و ديگر اصطلاحي است مر پزشکان زنان و مامايي را به هنگام زايمان، که بدان cephalic presentaion گويند.

زاگرس
اين لغت نيز به مثابه زاهد باشد و از اضافه کردن « زا » به کلمه « gross » ايجاد گشته و به معني درشت و زمخت زاييده شده باشد!

طوفان
لغتي کاملا اجنبي باشد که به هيبت « Too Fun » نوشته شده و به معناي خيلي بامزه باشد.

حتما
اين لغت نيز کاملا اجنبي بوده و به معناي مرد کلاه باشد. (Hat + Man) در فارسي HatMan را مرد کلاهبردار معنا کرده اند. که به نظر نگارنده مرد کلاهبردار حتما کلاه گذار نيز مي باشد !

 


نويسنده مروارید

 


فرهنگ لغت قاطر
ارسال شده در جمعه 13 / 11 / 1389برچسب:فرهنگ لغت قاطر,فرهنگ لغت, لغت,قاطر, - 14

 خواستگاري
  خواستگاري ازخواستن گاري بر انسان حاصل شود و آن هنگامي باشد که انسان از فرط بي گاري،خود را آماده بستن به گاري ببيند و دست به چنين عملي زند. البته لغت بيگاري در فرهنگ هاي متعدد به معناي انجام کار بدون مزد آمده است وليکن قاطر بر اين عقيده باشد که بيگار، همان Big R به معناي ® بزرگ باشد.
سيگاري نيز به فردي گويند که سي (براي) بستن گاري به خود آمادگي داشته باشد و عجب آنکه سيگاري نبودن، شرط اول رفتن به خواستگاري تلقي مي گردد.
علي اي حال (alaa ayo halen)، به معني ظريف لغت روزگار نيز توجهي مبذول داريد که احتمالا به روز مهربرون گفته شده است. در همين مضمون آورده شده است که «دست بده در دست يار: غم رو فراموش بکن؛ ميگذره اين روز گار»
در مورد لغات ماندگار، نگار، زنگار، پرگار، افگار، ... در اين مکان مجال تايپ نباشد و خود حديث مجمل بخوانيد از اين معما.
لغت رستگاري به معني رستن و فرار کردن ازگاري باشد و هنگامي بر انسان حادث شود که به پايان کار رسيده باشد! شاعر گويد : خداوندا چنان کن که پايان کار ---- تو خشنود باشي و ما رستگار

 
خـــــــر
 خر در لغت به معناي درشت و بزرگ باشد چنانکه خر مهره بعناي مهره درشت و بزرگ و خرمگس به معناي مگس بزرگ آمده است.

- خرخاکي
قاطر نويسد لغت خرخاکي به معناي خاکي و افتاده بزرگ باشد و در مسلک صوفيان هرگاه کسي به منزلت خاکي بودن و افتاده بودن دست يابد، وي را خرخاکي لقب دهند.

- خرمن
 همقاط عزيزي (مير بهادر) ميگفت در مناقبخرمننيز در لغتنامه قاطر سخني به ميان آر. البته قاطر به وي وعده سرخرمن داد، ولهذا شاعر گفته:
دل و دين و عقل و هوشم همه را به آب دادي .......... ساقي ز کدام باده به من ِخرآب دادي
 که در اين بيت شاعر به دليل مستي، دچار قاط زدگي شده و کلمه خرمن را اشتباها به صورت منِ خربه کاربرده و با تلفيق آن با کلمه آب واژه خراب را ايجاد کرده تا قافيه خراب نگردد. البته شاعري ديگر در راستاي انحناي بيت مذکور بيتي سراييده که:
خر خودتي ماشالله ..... چش نخوري ايشالله
و شاعر ديگري در همين مفهوم گفته:
بـــر در ميـــکـده ديــدم مســتي ..... گفتم زچه با ساغر و مي پيوستي
گفتا که زعقل وارهم، خر بشوم ..... گفتم بخدا غصه نخور، خر هسـتي

- خرچنگ
 در معني خرچنگ گفته شده که چنگ نوعي آلت موسيقي باشد وخرچنگ نوع بزگتر آن؛ به مثابه ويولون سل که نوع بزرگتر (خرتر) ويولون است و در پارسي بدان ويولون خر گويند.

- خردل
 خردل گياهي باشد که در طب قديم جهت پاشويه استعمال مي شده و در طباخي از آن به عنوان محرک غذايي استفاده ميکردند و امروزه نيز در آشپزي نوين به عنوان چاشني در سس به کار مي رود. در لغتنامه قاطر خردل به معناي کسي است که دل بزرگي دارد و معادل دريادل مي باشد.

- خرک
آنچه که قاطر از معناي آن عاجز مانده است واژه خرک باشد؛ چرا که اين کلمه مصغرخرمي باشد و با توجه به اينکه خربه معناي بزرگ است، قاعدتا خرک بايد به معناي بزرگِ کوچک باشد که با مکتب قاط زدگي نوين همخواني ندارد.

- خر زدن و خرخواني
واژه خر زدن به معناي خرخواني در دروس (به خصوص دبيرستاني) آمده است.البته خرخواني به معناي زياد و بزرگ خواني باشد نه به معناي سخيفِ مثلِ خر خواندن. البته بعضي ها به جاي درس خواندن به فکر کاري ريشه اي تر به نام تقلب مي افتند که از نظر cost & benefit به صرفه تر باشد. در همين مضمون شاعري متقلب گفته است:
تقلب توانگر کند مرد را ........ تو خر کن دبير خردمند را

- اصطلاحات خرکي
اصطلاحات ديگري که در مجال لغتنامه قاطر نمي گنجد و معاني اظهر من الشمس دارند عبارتند از:
خر در چمن خواندن -- خر خود را راندن -- مثل خر در گل ماندن -- خر حمالي کردن -- خر شدن -- خرمگس معرکه شدن -- مثل خر عرعر کردن (ان انکرالصوات لصوت الحمير) -- خر داده و زر داده و سر هم داده (حکايت راه اندازي اينجا) -- خر همان خر است پالانش عوض شده (در مورد تارنگاشتهايي کاربرد دارد که cop زده شده باشد) -- و قص عليهذا ...

- نسبت خر با اسب
از نظر علم جانور شناسي در فرهنگ قطور [لغتنامه اي باشد قاطرتر از اين لغتنامه] گفته شده که از ازدواج اسب و خر، موجودي حاصل شود که آنرا قاطر نامند ولي اين لغتنامه بر اين گمان است که موجود حاصل شده همان اسب است که خيلي خر شده و قاط زده است و به جهت قاط زدگي وي را قاطر (قاطer) -که به همان معناي قاط زننده باشد- ناميده اند.

- نکته آخر
نکته آخر اينکه قاطر اميدوار است که قرائت کنندگان اين متن ثقيل خر کيف نشده باشند، چراکه خر ما از کرگي دم نداشت! عجب خر تو خري شد ...


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو دربياريم(آخری)
ارسال شده در سه شنبه 10 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو دربياريم,دايره المعارف, - 23

- تا ديدي مامن دوربين فيلم برداري رو اورده تا از كار قشنگي كه داري مي كني فيلم بگيره، ديگه اون كار نكن. بعد كه مامان دوربين رو گذاشت سر جاش دوباره همون كار قشنگ رو بكن!
- مامان خيلي دوست داره موقعي كه داره لباس تنت مي كنه تو وول بخوري!
- با هر اسباب بازي فقط يه بار بازي كن!
- وقتي با مامان ميري مهموني يه راست برو سراغ چيزهاي شكستني!
- وقتي مامان بهت غذا مي ده تف كن.وقتي بابا بهت غذا مي ده بخور و لبخند بزن!
- وقتي مامان تو رو مي بره مهد كودك حسابي گريه زاري كن. بد نيست مامان يه كم وجدان درد بگيره
- يادت باشه! هيچ وقت بدون دردسر به رختخواب نرو!
- اين يه رازه!همه ي پرستاراي بچه دشمن تو هستند!  
- وقتي مامان لباس تنت مي كنه فوري كثيفش كن!
- تو سينما يه هو جيغ بكش!

 

نويسنده مروارید

 


دايرة المعارف بی نزاكتی يا چطور كفر مامان رو در بياريم (۸)
ارسال شده در شنبه 5 / 11 / 1389برچسب:دايرة المعارف بی نزاكتی يا چطور كفر مامان رو در بياريم (۸) , - 2

- از حالا بيس بال تمرين كن. سعی كن توپت رو به هدف متحرك بزنی !‌.. كی بهتر از مامان ؟!
- "نه" هميشه يعنی "شايد" مگه اين که با صدای بلند گفته بشه !
- وقتی برف می آد خيلی خوش می گذره .. مخصوصا اگه يه تيکه برف بندازی تو يقه ی مامان!
- با مامان قايم موشک بازی کن و اون قدر بيرون نيا که يه عالمه آدم با لباس پليس بريزن تو خونتون !‌
- هر حرفی رو که مامان می گه بی تربيتيه يادت بمونه که بعدا ازش استفاده کنی !
- وقتی جمله ی "ديوار موش داره ،؟ موشم گوش داره" رو شنيدی حسابی گوشاتو تيز كن !
- به مامان ياد بده كه خونواده ی بچه دار نبايد فرش رنگ روشن داشته باشه !
- اگه می خوای مامان زود بيدار شه و برات صبحونه درست كنه ، صدای تلويزيون رو زياد كن !


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (7)
ارسال شده در شنبه 5 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (7) , - 2

- ياد بگير كه تلفن رو از پريز بكشي ، اون وقت ديگه كلاغه خبر نمياره !
- به مامانت بگو مربي مهد كودك بد اخلاقه !
- وقتي با مامان مي ري رستوران ظرف ها رو بنداز پايين
- مامان عاشق نقاشي هاي توست ، ديوارهاي اتاقشو ... !
- وقتي مامان جاروبرقي رو روشن مي كنه ، از ترس جيغ بكش !
- وقتي مامان مي گه كه نمي توني بيش تر از دو تا شيريني بخوري ، يه كاري كن كه صورتش بنفش شه !
- وقتي توي جمعي و مي خواي بري دست شويي ، با صداي بلند بگو
- روز چند بار بخواب كه شب بتوني تا دير وقت بيدار بموني !
- وقتي مامان داره بند كفشت رو مي بنده ، هي لگد بزن . دفعه ي ديگه كفش بي بند برات مي خره !
- وقتي مامان حواسش نيست ، پيش بندت رو باز كن


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (6)
ارسال شده در شنبه 5 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (6), - 2

- زمستونا وقتي مامان لباس زمستونيت رو تنت كرد كه برين بيرون،يهو بگو كه بايد بري دست شويي
- بعد از عبارت « تو ديگه بچه نيستي » منتظر شنيدن يه چيز نا خوش آيند باش
- اگه ديدي مامان داره تكه هايي از قصه ي مورد علاقه ات رو جا ميندازه ، مچش رو بگير و مجبورش كن كه از اول بخونه
- اگه مامان ميگه اين چيز واسه تو خوبه اصلا هيجان نداره!
- قبل از اين كه غذاتو بخوري مامان رو مجبور كن يه قاشق از غذات بخوره . اگه ترش نكرد !
- نذار كسي سرت شيره بماله. غذاي توي بشقاب مامان و بابا خيلي خوشمزه تر از غذاي توي بشقاب خودته!
- مامان سعي مي كنه بهت ياد بده فين كني. ياد بگير‌، ولي هر وقت مامان خواست با دستمال بينيت رو پاك كنه فينت رو بكش بالا!
- يادت باشه آدم قبل از اين كه قاشق چنگال داشته باشه ، انگشت داشته!


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(5)
ارسال شده در شنبه 5 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(5), - 1

- بعد از اين كه شير خوردي بلند آروغ بزن .. مامان و بابا اين صدا رو خيلي دوست دارن!
- صبح وقتي از خواب بيدار شدي ، توي رخت خوابت نمون كه با عروسكات بازي كني .. مامان دوست داره همچين كه بيدار شدي بيدارش كني!
- توي تاريكي اين قدر جيغ بزن تا مامان اجازه بده تا صبح چراغ روشن بمونه. اين طوري وقتي ميان بهت سر بزنن پاشون به چيزي گير نمي كنه!
- وقتي مامان مياد مهد كودك حسابي گريه كن .. اون وقت مامان از اين كه تو رو از دوستات جدا مي كنه حسابي عذاب وجدان مي گيره و بعد با تو ساعت ها بازي مي كنه!
- حواست باشه كه صدات توي اتاق بايد از همه بلند تر باشه !
- سيب زميني سرخ كرده وقتي روي زمين له بشه خيلي خوش مزه تره !
- ته بستني قيفي جايزه هست! .. اول ته شو بخور!!
- به مامان ثابت كن كه خيلي از ظرف ها كه فكر مي كنه نشكن هستن ، بشكن اند!
- بابا عاشق بازي بگرد و پيدا كنه ! .. كنترل تلويزيون رو قايم كن تا اون قدر بگرده تا پيداش كنه!


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(1)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(1), - 2

 

 - جغجغه تو بنداز زمين و ببين مامان چند بار خم ميشه تا اونو برداره. اگر كم تر از بيست بار خم شد، جيغ بكش!
 - وقتي مامان انگشتشو مي كنه تو دهانت تا ببينه دندون درآوردي يا نه؟، گازش بگير تا بفهمه كه دندون درآوردي!
 - سينه خيز برو تو جاهاي تنگ و باريك تا دست مامان بهت نرسه!
 - اون ليوان پلاستيكي ات كه سرش چندتا سوراخ داره مي دوني چيه؟ آب پاشه! 
 - مداد شمعي هاتو گاز بزن ، نترس سمي نيستن 
 - اگه گفتي كاغذ توالت چند متره؟!
 - توي تخت خودت نخواب ، تخت مامان بابا راحت تره 
 - اگه مامان يادش رفت شيشه ي شيرت رو امتحان كنه وانمود كن كه خيلي داغه و سوختي ، مطمئن باش ديگه يادش نمي ره! 
 - يك ليوان آب ، پتوي اضافي ، يه بالش ديگه ، اسباب بازيت ، دوباره يه ليوان آب ، بوس(ه) و يك داستان ديگه همه و همه چيزهايي كه باعث ميشه ديرتر بخوابي!
 


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (2)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم (2), - 1

 - توي ماشين هيچ وقت روي صندلي خودت نشين! 
  - مي دوني همه ي جازيست هاي موفق وقتي بچه بودن وقتي غذا مي خوردن مدام با قاشق مي زدن روي ظرفشون!
  - مامانت چاق شده نه؟ موقع غذا خوردن هي قاشقت رو بنداز روي زمين تا مامان خم بشه و ورش داره.اگه زود زود لاغر نشد!
  - گوشواره ي مامانو بكش!
  - مامان گناه داره...وقتي باهاش مي ري حموم شالاپ شولوش كن تا مامان هم خيس بشه و كيف كنه!
  - علم ثابت كرده كه وقتي غذا رو بمالي به صورتت خوشمزه تر ميشه! 
  - خودتو خسته نكن كه فرق «آره» و «نه» رو ياد بگيري!
  - هميشه دو تا شيريني بر دار...با هر دستت يكي!!

 

 


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(3)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب: دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(3), - 1


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(4)

 

 

 

- وقتي مامان ليوان شيشه اي بهت داد ، پرتش كن! .. از اون به بعد ياد مي گيره كه ليوان پلاستيكي بهت بده ! ...
- وقتي از توي ويترين مغازه ي خوار و بار فورشي ، يه قوطي از توي رديف آخر بكشي بقيه ي قوطي ها صداي قشنگي از خودشون در ميارن!
- به مامان نشون بده كه از ظرف پر از غذات مي شه به جاي كلاه استفاده كني!
- وقتي مامان داره چك مي نويسه مجبورش كن بغلت كنه!
- همه مي گن حمام شير براي پوست خوبه !
- غذا روي ديوار خوش رنگ و لعاب تر به نظر مي رسه!
- اگه مامان رو مجبور كني وقتي كه يه عالمه بار داره تو رو هم بغل كنه ، بعد از مدتي مامانت مي تونه بره توي سيرك استخدام بشه!

 


 

 

 

 

بـــيـــــل
- بيل: ابزاري است آهني و پهن با دسته چوبي دراز كه براي كندن زمين يا برداشتن گل و خاك به كار مي رود.

- بيليارد: لغتي است لت و پار (لاتين و پارسي)، و آن به حياطي (yard) گفته شود كه در آن بيل زده شده باشد. گمان مي رود كه بيليارد همان «باغچه» باشد.

- سبيل: با كسر سين به معناي مويي كه پشت لب مردان مي رويد به كار رفته است. در مواردي كه ضخامت آن بيشتر باشد به صورت سي بيل تلفظ گرددكه ده برابر بيشتر از سبيل باشد(3x10). البته كمتر از سه بيل، يعني دوبيل به معناي ديگري آمده است كه در قسمت بيلان شرح داده شده.

:: تذكره: سبيل با فتح سين به معناي «طريق» و «راه» به كار رفته و اصطلاح «بر سَبيل عاريت تعريض کردن»، به معناي به شيوه كنايه عرض كردن باشد و به معناي «سبيل عاريتي خود را كلفت كردن» نمي باشد!

- بيل رفتن: در پاسخ به سوال Can you speak Turkish مي توان گفت: «ايلده، تركي بيـلــميرم».

- اردبيل: همان ارده بيل باشد كه ارده به معناي كنجد كوبيده شده است كه با شيره با نام تجاري حلوا شكري در بازار موجود است.

- بيلان: در علوم حسابداري همان ترازنامه را گويند كه در پايان سال مالي تنظيم گردد و در آن كل بدهكاري ها و بستانكاريها نوشته شود و دارايي نهايي از روي آن محاسبه گردد. قاطر بر آن گمان باشد که منشا اين كلمه از لغت بيگانه bill (به معناي صورتحساب و برات) باشد. و چون در دو ستون (بدهكاري و بستانكاري) تنظيم گردد بدان بيــلان گويند؛ كه معرب كلمه دوبيل باشد.

- بيليون: همان ميليارد است، وليكن در لغتنامه قطور به معناي فرقه اي از مردم آمده است كه بيل بدست باشند. (بيلي يون)

- غربيل: همان غربال باشد؛ و آن ظرفي است با سوراخهاي متعدد كه جهت جدا كردن مواد ريز و درشت از يكديگر به كار مي رود. جمع مكسر غربال، غرابيل مي باشد. قاطر نويسد: در لهجهء قاطري، غربيل با كسر غين خوانده شود و به معناي « غِر دادن با بيل » باشد (غِر دادن به معناي انجام حركات با ناز و عشوه است ).

- ابابيل: نام پرنده اي است كه در فارسي بدان پرستو گفته مي شود. در فرهنگ قطور، ابابيل به معني پدر (ابا) بيل آمده است.

- سَرابيل: جمع مكسر سِربال به معني پيراهن و پوشاك باشد. قاطر نويسد به سرايي كه در آن بيل باشد نيز گفته شده و بيلـسرا نيز گفته اند.

- billing contact: اين واژه در اينترنت كابردهاي متعددي دارد، كه معني قاطري آن پرواضح و بدون شرح است.

- بيل در پزشكي : در واژه هاي تخصصي پزشكي نيز بيل از جايگاه خاصي برخوردار مي باشد. ازجمله بيلـياري داكت كه به «مجراي صفراوي» گويند و يا عمل جراحي به روش بيلروت كه شيوه اي در عمل جراحي جهاز هاضمه باشد و ...

- سلسبيل: ...

 

 

+نوشته شده در 89/11/04ساعت0:6توسط مروارید | | یک نظر

 

 

شعر آهنگ قلبم آرمین

آخ اگه میشد ماله من باشی دوباره // آخ اگه میشد تو شبام باشی ستاره

میزاشتمت رو چشام شاه پری قصه هام //آخ اگه میشد بیای به من بگی آره

آرزومه که خوشبخت بشی با عشق جدیدت // پیوندت مبارک شدی با من غریبه

دیگه نگران این نباش که دل بی تو میمیره // دعام پشت سرت هست ولی دل بی تو میگیره


قلبم میمیره بی تو ، گریه ام میگیره بی تو ، سردند دستای من هر دم

غمهای من بیشتر میشه بی تو عشق من آخ اگه میشد بشی ماله من

قلبم میمیره بی تو ، گریه ام میگیره بی تو ، سردند دستای من هر دم

غمهای من بیشتر میشه بی تو عشق من وآخ اگه میشد بشی ماله من

میزاشتمت رو چشام عشقم ، آخ اگه میشد بشی ماله من

یعنی بازم میشه ، بشیم مثل قدیما // و رو هم نداشته باشیم هیچ حس بدی ما

توی مشکلاتم بکنی منو آروم // با وجودت به زندگیم بدی سراسامون

طاقت نداشته باشی باز ببینی من و داغون // ناراحت شی اگه باز ببینی منو با اون

با من سر چیزای بی مورد دعوا کنی // حساب منو بازم از بقیه سوا کنی

هرجایی که رفتم یا هستم باشی // توی مشکلاتم عصای دستم باشی

یا با گفتن حرفایی که دل نشینه // نزاری که کشتیای من به گل بشینه

میدونم بهتر از همه صدام و میشنوی // خوب به تو محتاجم چرا دلمو میشکنی

کمک کن که خیلی دلم تنگه واست // تو بیا به زندگیه من بده رنگ تازه

قلبم میمیره بی تو ، گریه ام میگیره بی تو ، سردند دستایه من هر دم

غمهای من بیشر میشه بی تو عشق من و اگه میشد بشی ماله من

قلبم میمیره بی تو ، گریه ام میگیره بی تو ، سردند دستای من هر دم

غمهای من بیشتر میشه بی تو عشق من و اگه میشد بشی ماله من

میزاشتمت رو چشام عشقم ، آخ اگه میشد بشی ماله من

اگه هنوزم تو یکم دوستم داری پس // بیا واسه تو توقلب من یه جایی هست

بیا با من بمون که دیگه بی آزارم // بیشتر از هرکسی الان به تو نیاز دارم

 

+نوشته شده در 89/11/03ساعت16:13توسط مروارید | | 2 نظر

 

شعر کودکانه

این روزهای خوب هفته

مانند یک رنگین کمان است

رنگین کمان هفته ی من

اندازه ی هفت آسمان است

هر رنگ این رنگین کمان هست

زیباتر از گلهای زیبا

با رنگ رنگش می توان رفت

تا سرزمین آرزوها

تا سرزمین مهربانی

تا سرزمین نور و لبخند

آنجا که رنگ تازه دارد

لبخند زیبای خداوند

(احمد خدا دوست)

 

+نوشته شده در 89/11/03ساعت15:16توسط مروارید | | نظر بدهید

 

 

 

 

Shortcut

  آنجا كه انسان يك فايل را بدون التفات به ميانبر هايش (shortcut) حذف مي‌كند، windows به اشارت و كنايت شاكي شود كه مسير يافت مي‌نشود(path was not found). شاعر گويد:
اي واي بر مسيري كز ياد رفته باشد -- ShortCut مانده باشد، فايلش رفته باشد

 

+نوشته شده در 89/11/03ساعت15:8توسط مروارید | | نظر بدهید

 

- مي توني واسه خوابيدنت شرط بذاري : مثلا اين كه همه ي جك و جونورات باهات بيان توي رخت خواب
- ياد بگير كه در توالت رو از تو قفل كني و جيغ بزني !
- وانمود كن ترسيدي و مامان رو مجبور كن همه ي گوشه و كنار اتاقت رو بگرده تا هيولا رو پيدا كنه . وقتي همه جا رو گشت و رفت بيرون ، پنج دقيقه صبر كن و دوباره جيغ بكش تاباز هم بياد بگرده!
- ياد بگير در يخچال رو خودت باز كني ، مي دوني انداختن تخم مرغ روي زمين چه كيفي داره؟!
- آرد+آب=ماكاروني ! 
- وقتي مامان مي پرسه چه كار داري مي كني، هميشه بگو هيچي مامان جونم !


نويسنده مروارید

 


فرهنگ لغت قاطر(1)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:فرهنگ لغت قاطر(1), - 1

 

فرهنگ لغت قاطر(1)

 

Shortcut

  آنجا كه انسان يك فايل را بدون التفات به ميانبر هايش (shortcut) حذف مي‌كند، windows به اشارت و كنايت شاكي شود كه مسير يافت مي‌نشود(path was not found). شاعر گويد:
اي واي بر مسيري كز ياد رفته باشد -- ShortCut مانده باشد، فايلش رفته باشد

 

+نوشته شده در 89/11/03ساعت15:8توسط مروارید | | نظر بدهید

 


نويسنده مروارید

 


لغتنامه قاطر(2)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:لغتنامه قاطر(2), - 1

 

 

 

بـــيـــــل
- بيل: ابزاري است آهني و پهن با دسته چوبي دراز كه براي كندن زمين يا برداشتن گل و خاك به كار مي رود.

- بيليارد: لغتي است لت و پار (لاتين و پارسي)، و آن به حياطي (yard) گفته شود كه در آن بيل زده شده باشد. گمان مي رود كه بيليارد همان «باغچه» باشد.

- سبيل: با كسر سين به معناي مويي كه پشت لب مردان مي رويد به كار رفته است. در مواردي كه ضخامت آن بيشتر باشد به صورت سي بيل تلفظ گرددكه ده برابر بيشتر از سبيل باشد(3x10). البته كمتر از سه بيل، يعني دوبيل به معناي ديگري آمده است كه در قسمت بيلان شرح داده شده.

:: تذكره: سبيل با فتح سين به معناي «طريق» و «راه» به كار رفته و اصطلاح «بر سَبيل عاريت تعريض کردن»، به معناي به شيوه كنايه عرض كردن باشد و به معناي «سبيل عاريتي خود را كلفت كردن» نمي باشد!

- بيل رفتن: در پاسخ به سوال Can you speak Turkish مي توان گفت: «ايلده، تركي بيـلــميرم».

- اردبيل: همان ارده بيل باشد كه ارده به معناي كنجد كوبيده شده است كه با شيره با نام تجاري حلوا شكري در بازار موجود است.

- بيلان: در علوم حسابداري همان ترازنامه را گويند كه در پايان سال مالي تنظيم گردد و در آن كل بدهكاري ها و بستانكاريها نوشته شود و دارايي نهايي از روي آن محاسبه گردد. قاطر بر آن گمان باشد که منشا اين كلمه از لغت بيگانه bill (به معناي صورتحساب و برات) باشد. و چون در دو ستون (بدهكاري و بستانكاري) تنظيم گردد بدان بيــلان گويند؛ كه معرب كلمه دوبيل باشد.

- بيليون: همان ميليارد است، وليكن در لغتنامه قطور به معناي فرقه اي از مردم آمده است كه بيل بدست باشند. (بيلي يون)

- غربيل: همان غربال باشد؛ و آن ظرفي است با سوراخهاي متعدد كه جهت جدا كردن مواد ريز و درشت از يكديگر به كار مي رود. جمع مكسر غربال، غرابيل مي باشد. قاطر نويسد: در لهجهء قاطري، غربيل با كسر غين خوانده شود و به معناي « غِر دادن با بيل » باشد (غِر دادن به معناي انجام حركات با ناز و عشوه است ).

- ابابيل: نام پرنده اي است كه در فارسي بدان پرستو گفته مي شود. در فرهنگ قطور، ابابيل به معني پدر (ابا) بيل آمده است.

- سَرابيل: جمع مكسر سِربال به معني پيراهن و پوشاك باشد. قاطر نويسد به سرايي كه در آن بيل باشد نيز گفته شده و بيلـسرا نيز گفته اند.

- billing contact: اين واژه در اينترنت كابردهاي متعددي دارد، كه معني قاطري آن پرواضح و بدون شرح است.

- بيل در پزشكي : در واژه هاي تخصصي پزشكي نيز بيل از جايگاه خاصي برخوردار مي باشد. ازجمله بيلـياري داكت كه به «مجراي صفراوي» گويند و يا عمل جراحي به روش بيلروت كه شيوه اي در عمل جراحي جهاز هاضمه باشد و ...

- سلسبيل: ...


نويسنده مروارید

 


دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(4)
ارسال شده در چهار شنبه 4 / 11 / 1389برچسب:دايره المعارف بي نزاكتي يا چطور كفر مامان رو در بياريم(4), - 1

- وقتي مامان ليوان شيشه اي بهت داد ، پرتش كن! .. از اون به بعد ياد مي گيره كه ليوان پلاستيكي بهت بده ! ...
- وقتي از توي ويترين مغازه ي خوار و بار فورشي ، يه قوطي از توي رديف آخر بكشي بقيه ي قوطي ها صداي قشنگي از خودشون در ميارن!
- به مامان نشون بده كه از ظرف پر از غذات مي شه به جاي كلاه استفاده كني!
- وقتي مامان داره چك مي نويسه مجبورش كن بغلت كنه!
- همه مي گن حمام شير براي پوست خوبه !
- غذا روي ديوار خوش رنگ و لعاب تر به نظر مي رسه!
- اگه مامان رو مجبور كني وقتي كه يه عالمه بار داره تو رو هم بغل كنه ، بعد از مدتي مامانت مي تونه بره توي سيرك استخدام بشه!


نويسنده مروارید